یادداشتهای قاصدک
اجتماعی
درباره وبلاگ


در کتابی خواندم که میزان فرزانگی و فهم و درک انسانها بر دو عامل استوار است ؛ گفتن سخنی دلنشین و پسندیده و داشتن دلی سخن پذیر. دوست عزیز به وبلاگ یادداشتهای قاصدک خوش آمدید . مطالب وبلاگ من در خصوص سایبر و امنیت رایانه , مسائل اجتماعی و مذهبی خواهد بود . سعی خواهم کرد که با بیان مطالب متنوع , وبلاگ جذابی را خدمتتان ارائه کنم . ترجمه هایی که در این وبلاگ مطالعه میکنید بیانگر دیدگاههای نویسنده وبلاگ نیست . از این که لحظات گرانبهایتان را صرف بازدید از وبلاگ من می کنید متشکرم . هرگونه استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است . بنا به دلایلی تصمیم گرفتم که آدرس وبلاگمو از sorushafshar.blogfa.com به آدرس جدید mydandelions.loxblog.com تغییر بدم . و از این به بعد مطالبم رو در این آدرس منتشر خواهم کرد .
آخرین مطالب
نويسندگان

 این مثل را وقتی می آورند كه بی نظمی بر یك گروه حاكم باشد .

آورده اند كه ...
در زمان قاجاریه یك فوج سرباز مأمور شدند كه برای سركوب یك عده اشرار از مركز به طرفی عزیمت كنند . در عرض راه همین كه لشگر به گردنه ای رسید ، دو نفر دزد مسلح از ترس جان خود به آنها حمله و شلیك كردند .
سربازها بر اثر ظلم و فساد حاكم بر مملكت انگیزه و شجاعتی برای تفنگها در خود نداشته و از شدت ترس و وحشت تفنگها را بر زمین ریختند و دستها را بالا بردند و تسلیم شدند .
دزدان چون بر جسارت خود را فزودند و از پشت سنگر فرود آمدند ، تمامی نقدینه و اشیاء سبك و سنگین قیمت آنها را گرفتند و از پی كار خود رفتند . وقتی خبر این واقعه به سلطان رسید سربازان را احضار كرد و از آنها با خشم و غضب پرسید : چگونه دو نفر توانستند شما یكصد نفر سرباز مسلح را لخت كنند ؟ اندام تمامی سربازان به لرزه افتاد و سخت دستخوش وحشت و دهشت گردید . در جواب دادن در ماندند ولی یكنفر كه جرأت بیشتری داشت ، قدم پیش نهاد و به عرض رساند ، قربان ما صد نفر بودیم تنها ، آنها دو نفر بودند همراه .

 



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد
پيوندها